آلایندگی هوا

آلایندگی هوا


هوا، آلايندگي، گازهاي گلخانه اي

چکیده:

به دلیل پیوستگی هواسپهر در پیرامون کره زمین مشکل آلودگی هوا در هر منطقه یک مشکل جهانی است. روش های کاهش آلودگی هوا، هر چند منطقه ای  و یا سازمانی عمل می گردد، ولی راهبردی جهانی دارد و مطابق کنوانسیون های بین الملی سنجیده می شود. راه حل مشکل آلودگی هوا نخست فرهنگی و سپس سیستماتیک و در نهایت فن آورانه می باشد. نقطه ی عطف نخست، در آغاز کاهش آلودگی هوا از دید منابع انسانی، با هوش سبز است. نقطه عطف دوم از دید سیستماتیک، ارزیابی ردپای کربن می باشد. آخرین نقطه ی عطف، بکارگیری فن آوری و تکنولوژی است. شرکت آوین سلامت اسپادان(آویسا) با 27 الگوی مدیریتی انجمن مدیریت سبز می تواند در آموزش کاهش آلودگی هوا و مشاوره ی سیستم ها، همیار سازمان ها باشد.

 به نوشته پرفسور لستر بران، در كتاب نجات كره زمين، “از پیدایش تمدن آدميان، هرنسلی، سیاره ای مشابه را برای نسل بعد به یادگار گذاشت. شاید نسل ما اولین نسلي باشد که چنین نکند”. اگر مشكل جهاني هواسپهر را در دو بخش بزرگ بياوريم يك بخش آلودگي هوا به گازهاي سمي است كه مستقيم بر سلامت زيست مندان اثر گذار است. و ديگري تغيير اقليم و گرمايش هوا است، كه بگونه ي مستقيم وغير مستقيم سلامتي زيستمندان و زيستگاه یا محيط زيست آنان را نشانه رفته است.

 در باره مشكل تغيير اقليم و دو پيامد مستقيم و غير مستقيم آن مي توان دو نمونه روند شاخص را بررسي كرد:

الف) از 1970 تا کنون 0.7 درجه افزایش دما داشتیم و تا پایان قرن ممکن است 6 درجه دیگر افزایش داشته باشیم.

ب) در قرن 20 سطح آب دریاها 18 سانتیمتر بالا آمد و تا پایان قرن حاضر ممكن است تا 180 سانتیمتر بالا بيايد.

گرمايش ميانگين تا 6 درجه يعني روبرو شدن با روزهاي طولاني با بيش از 60 درجه سانتيگراد كه بيماري و مرگ زيستمندان را مستقيم، به همراه خواهد آورد. و بالا آمدن آب دريا ها يعني زير آب رفتن دلتا ها و جلگه هايي كه بهترين زيستگاه براي جانداران هوازي است و غير مستقيم اثر گذار خواهد بود. آلودگي هوا نيز كه بيشتر در مناطق شهري و صنعتي ملموس است، آنچنان با پوست و استخوان احساس مي شود كه راه نفس همگان را بسته و آدميان را راهي بيمارستان نموده است.

با اين مقدمه دولت نهاد ها و قانون گذاران هيچ چاره اي مگر جاري نمودن محدوديت و سخت تر كردن شرايط ساز و كار آدميان را نخواهند داشت. در قرن گذشته تولید نفت 185 برابر رشد کرد و گاز کربنیک آزاد شد. نفت تنها سر منشا سوخت فسيلي نبود و سرمنشا بسياري از مواد مصنوعي نيز مي باشد. از يك سو نفت، نه تنها گاز كربنيك كه جزئی عوامل بيماري زا نمي باشد را توليد مي كند، كه گازهاي بيماري زایی مانند اکسیدهای گوگرد نيز، در هنگام سوختن آزاد مي شوند. از سوي ديگر آدمی با توليد محصولات پتروشيمي، مستقيما مواد و عوامل بيماري زايي را نيز به هواسپهر وارد گردانيد.

آلودگی هوا

مشکل آلودگي هوا، یکی گرمايش و تغيير اقليم و ديگري مشكل بيماري زايي است. دو عامل عمده نيز دارد. يكي گازهاي گلخانه اي كه گرمايش و تغيير اقليم را سبب مي شوند و بسياري از آن ها هم، سمي نبوده و بيماري زا نيستند. و ديگري گازهاي سمي، كه آلودگي هاي بيماري زا را سبب مي شوند. ولي بسياري از مردم همچنان اين دو عامل را يكي تصور مي كنند. بنابر اين پيشنهاد مي گردد، در بيان مشكل آلودگي هوا، هر یک از اين دو عامل جدا گانه بررسي و اقدام گردد.

بيان مشكل:

از آنجايي كه مشكل تغيير اقليم و گرمايش هوا، بيش از مشكل سميت هوا، محيط زيست جانداران را با خطر روبرو كرده است، نخست به بررسي تغییر اقلیم مي پردازيم. از سال 1880 که ثبت دما شروع شده است، نشانه های گرم شدن هوا از 1980 خود را نشان داد،  و اين حدود زماني، درست برابري مي كند با انقلاب صنعتی كه افزایش غلظت گاز کربنیک در هواسپهر نيز، افزایش داشته است. با آزاد سازی کربن و افزايش غلظت آن در پتويی پیرامون زمین ، به نام هواسپهر،  به دليل حبس كردن اشعه گرمايي نور خورشيد، با افزایش دماي هوا روبرو گرديديم، كه به آن اثر گلخانه اي گفته شد. اين افزايش، پيامدهاي بسياري را با خود به همراه آورد كه يكي از آنها ذوب یخ در دو قطب شمال و جنوب زمين بودند. اين يخچال ها در درون و در زير خود مخازن بزرگي از گاز كربنيك را داشتند كه با آب شدن آنها، اين مخازن نيز آزاد شده بر غلظت گاز كربنيك هوا سپهر خواهند افزود. به اين پديده اثر كنترل بازخورد افزايشي(مثبت) مي گويند. يعني يك تغيير در فرايندي اثر شتاب دهنده بر افزايش همان تغيير خواهد داشت. افزایش کربن و به دنبال آن افزايش دماي هوا، به غير از ذوب یخ در قطب ها، ذوب یخ در یخچال های کوهستانی را نيز سبب مي شود. اين يخچال ها سر منشا آب شيرين براي زيست مندان خشك زي مي باشد. با آب شده يخچال هاي آب شيرين، روان آب هاي شيرين افزايش مي يابند.

آدميان اين آبها را مهار و با ايجاد سد به شبكه هاي آب رساني براي كشاورزي هدايت مي كنند. فعاليت هاي كشاورزي و فرآيندهاي تبديلي كنار آنها، مانند دامداري ، تخمير، آتش زدن پسماند كشاورزي و…. دوباره خود توليد كننده گازهاي گلخانه اي مانند متان و كربنيك مي باشد. هرچند اين فرآيندها انسان ساخت مي باشند، در طبيعت نيز فرآواني آب شيرين رشد گياهان و افزايش آتش در روزهاي گرم را در پي دارد. ذوب يخ ها توليد مردابها را نيز به همراه داشته است، كه سرمنشا طبيعي گازهاي گلخانه اي مي باشند. همه ي اين روندها، باز به همان چرخه كنترل بازخورد افزايشي منجر مي گردد. استفاده از سوخت هاي فسيلي براي توليد انرژي نيز توليد گازهاي گلخانه اي را افزايش داد. افزايش توليد انرژي افزايش توليدات صنعتي و خدمات پس از فروش آنها را آسانتر كرد. در فرآيند هاي توليدات صنعتي هم باز به توليد گازهاي گلخانه اي و در دفع پسماندهاي توليد شده در لندفيل ها با توليد گازهاي گلخانه اي بر مي خوريم.

اين چرخه نيز خود را باز توليد مي كند زيرا با توليد انرژي بيشتر محصولات ارزانتر و آسانتر در دسترس قرار مي گيرند و مصرف همگاني محصولات نياز بازار را افزايش داده به توليد بيشتر منجر مي گردد. افزايش كارايي و رشد فناوري نيز هر چند به كاهش مصرف انرژي كمك مي كند ولي از سوي ديگر شمار مصرف را نيز به دليل ارزاني و در دسترس قرار گرفتن بيشتر، افزايش مي دهد. افزايش توليد نيز نياز به افزايش مصرف انرژي دارد. از سوي ديگر رفاه ناشي از فن آوري و تكنولوژي، طول عمر و اميد به زندگي را افزايش مي دهد. افزايش جمعيت، نياز به انرژي را افزايش مي دهد. باز به همراه افزايش فن آوري الگوي مصرف به سوي مصرف گرايي پيش رفته سرانه ي مصرف انرژي را نيز افزايش مي دهد.  بنابر اين در چرخه توليد و مصرف، نيز به يك لوپ كنترل بازخورد افزايشي رسيده ايم.

ياد آوري مي شود كه بسياري از اين منابع مانند يخچال هاي آب شيرين و يا سوخت هاي فسيلي تجديد پذير نيستند. لذا در اين چرخه ی مصرف رو به افزايش، بسياري از این منابع رو به كاهش و پايان مي باشند. طبق قانون دوم ترموديناميك هيچ پروسه ي ترموديناميكي وجود ندارد كه با گذشت زمان با افزايش انتروپي (بي نظمي) همراه نباشد. و اين افزايش آنتروپي برابر است با افزايش اتلاف انرژي.

اتلاف و آزاد سازي انرژي، جهان پيرامون ما به سوي بي نظمي مي رود. اين درست بر خلاف جهت برنامه ريزي ژنتيك در موجودات زنده است. موجودات زنده با مصرف كردن انرژي، جهان را به سوي نظم  مي برند. زيرا ارگانيزم ها بودند كه تعديل دما ، تعديل رطوبت و تعديل ريزگرد ، تعديل فرسايش و…. بسياري از تعديل ها را در جهان زيستي كره زمين  باعث بودند. اين وارونه زيستن، محيط زيست را برای آدميان غير زيستي مي كند و هزينه زيست را بالاتر مي برد. كاهش منابع، كاهش باروري گياهي و جانوري را در پي داشته است. كاهش تنوع زيستي كاهش نظم و تعديل در جهان را دليل مي گردد. هزينه به دست آوردن منابع آسان به دليل كاهش و يا پايان بيشتر مي گردد. فرايندهاي توليدي و خدمات با تغيير اقليم به دليل نياز به تعديل سازي محيط و شرايط، بيشتر مي شود. شايد از كمترين اتفاقات است كه قانون گذار و سرمايه گذار به يك هدف مشترك در حفظ محيط زيست برسند. قانون گذار براي حفاظت از كيفيت زندگي راي دهندگان و سرمايه گذار براي حفاظت از منابع مورد نياز خود.

تغییر اقلیم

 در اينجا است كه به تفاوت اقتصاد قهوه اي با اقتصاد سبز پي مي بريم. بازار و اقتصاد قهوه اي نمي تواند همه ي ارزش خدمات اكولوژيك را محاسبه نمايد و تنها همان زمان وفور منابع، مانند آب حاصل از ذوب يخچالها در كشاورزي و يا انرژي ارزان منابع فسيلي را محاسبه مي كنند.

 آنها در محاسبات به سودهاي كوتاه مدت مي رسند و در دراز مدت قافله را مي بازند. اگر تاريخچه كمپاني ها و تراس هاي اقتصادي در ايران را بررسي كنيم، درخواهيم يافت عمر متوسط شكوفايي و ترقي اين كمپاني ها، متوسط 10 سال را دارد. حتي اگر عمر زيستي و فعاليت آنها، ده ها سال هم باشد زمان شكوفايي و درخشيدن آن ها در حدود همان 10 سال است. براي اقتصاد دانان برجسته ي جهان اين روند در دهه ی نخست هزاره سوم بارز شده بود. براي اين ادعا جدول شماره يك را بررسي فرماييد. 

 

گزارشسالمرکز مطالعاتيردیف
2500دانشمند نقش بشر را در افزایش دما تایید کردند2007IPPC1
اثر تغییر آب و هوا 2 برابر شدید تر از پیش بینی 6 سال پیش همین گروه2009انستیتوتکنولوژی ماساچوست2
نباید درجه حرارت از 2 درجه بیشتر از زمان انقلاب صنعتی شود2009کنفرانس کپنهاک دانمارک3
آمار و سوابق تاریخی حوادث زیست محیطی گذشته دیگر راهنما نمی باشدصنایع بیمه آمريكا4
کاهش تولید غله جهانی 90 میلیون تن برابر 5% کل تولیدجهان به دلیل گرما وخشکی2002 هند کانادا آمریکا5
کاهش 90 میلیون تن غله جهانی و مرگ 52000 نفر از گرما2003اروپا6
کاهش 34 میلیون تن تولید غله از گرما و تشنگی2005آمریکا7
زمین های بسیار خشک جهان، در سال 1970از 15% به 30% در 2002 رسید2002مرکز علمی پژوهشی آمریکا8

جدول شماره 1

براي سرمايه گذاران به ويژه در ايران كه به سوي بحران انرژي و وارد كردن آن تا سال 1405 مي رود،  ديگر ادامه سياست كسب و كار طبق معمول در زمينه انرژي امكان پذير نيست.

زيرا مي توان همان دلايل جهاني در كاهش توليد نفت را براي ايران نيز يكسان دانست:

1-  محدوديت هاي زمين شناختي براي منابع نفتي.

2- توليد نفت در بي ثباتي و مصرف كنندگاني وابسته به نفت.

3-افزايش قيمت ها و كمبود فن آوري.

4- فعاليت هاي كشف منابع جدید از فعاليت توليد منابع انرژي عقب مانده است.

5- برداشت از مخازن نفت شني سنگين، بسيار اندك بوده و توان برداشت از آنها نيست.

در باره منابع ذغال سنگ نيز دلايل كاهش برداشت عبارتند از:

 1-  اين منابع بسيار آلوده كننده است.

2-  تنها براي توليد حرارت بكار مي آيد و مقرون به صرفه براي سرمایه گذاران معادن نمي باشند.

 در باره انرژي هاي تجديد پذير نيز نمي توان خيلي حساب باز كرد زيرا:

 1- دانش آنها را هنوز بومي سازي نكرده ايم.

2- به فن آوري و تكنولوژي هايش دسترسي نداريم.

3- هنوز اين انرژي ها در جهان در دست آزمون و خطا مي باشند.

 انرژي ديگري كه بسيار بر سر زبانها است انرژي هاي هسته اي مي باشند كه استفاده از آن نيزبراي كشور ما به 2 دليل سخت مي باشد:

1- به دليل آميخته شدن با سياست هاي جهاني هزينه استفاده از آنها، براي كشور ما دو چندان مي باشد.

2- استفاده از اين انرژي ذاتا پر ريسك مي باشد و نياز به فن آوري هاي پيشرفته براي پيشگيري از حوادث مي باشد كه در اختيار كشور ايران نيست.

در اين ميان گاز مي تواند نقش سوخت انتقالي را در گذار از سوخت فسيلي به انرژي هاي تجديد پذير بازي كند. ولي دير يا زود ايران مجبور خواهد شد تاوان استفاده از انرژي هاي فسيلي را به دليل الزامات جهاني در توليد گازهاي گلخانه اي پرداخت كند.

برخي از گازهاي گلخانه اي را در جدول 2 ببينيد.

 

رديف

گاز گلخانه اي

سهم نسبي در اثر گلخانه اي

1

گاز كربنيك CO2

60% – 50%

2

متان CH4

12% – 20%

3

كلروفلوركربن CFC

15% – 25%

4

اكسيد ازت N2O

5%-8%

5

اوزن O3

8% – 10%

6

گازهاي ديگر

زير 1%

جدول شماره 2

تا اينجا به برخي از پيامدهاي آلودگي هوا، به گازهاي گلخانه اي پرداختيم اما پيامدهاي آلودگي هوا به گازهاي بيماري زا نيز پر اهميت مي باشند. هواسپهر را به يك لايه نازك گازي از روي سطح زمين تا ارتفاعي كه آخرين جانداران بتوانند در آن زيست كنند، مي نامند.

در اين سيال گازي، در تعادل جاذبه و حركت گرمايي مي باشد . تركيب آن تقريبا از 78% ازت , 21% اكسيژن, 9% آرگون , 3% گاز كربنيك و مواد ديگر ( متان اوزن -هيدروژن سولفور -مونوكسيد كربن -كلروفلوروكربن ها -ذرات معلق وهواويزها (اروسل) و بخار آب) مي باشد.

اين لايه هواي نزديك به زمين 10 تا 20 كيلومتر ارتفاع دارد و يك سيستم  پويا و متغير مي باشد كه خود لايه لايه است. اين لايه ها با حركات فيزيكي در كنار هم و يا بر روي هم مي لغزند.

حركات آنها مخلوط هاي متفاوتي با تركيب هاي متنوع فيزيكوشيميايي را در مكان هاي گوناگون مي سازد. واكنش هاي گسترده شيميايي، هوا سپهر يا تروپوسفر يك ويژگي دارد كه آن را از لايه هاي بالاتر آن متمايز مي كند و آن زندگي زيستمندان در آن است.

در بالاترين نقطه تروپوسفر قله سرمايي(تروتوپاز) است و روي آن لايه استراتوسفر مي باشد كه ديگر قابل زندگي نيست ولي در بالاترين ارتفاع خود لايه اوزن را دارد كه با جلو گيري از نفوذ اشعه فرابنفش، نقش بسيار مهمي براي زيستمندان در هواسپهر را دارد.

لایه هوای هوا

سه شاخصه فيزيكي هواسپهر قشار،دما و رطوبت مي باشد كه  شرايط دلپذيري را براي زيستمندان درست مي كنند. اگر اين لايه آلوده به گازهاي سمي بشود نه تنها با تغيير در شرايط فيزيكي كه با تغييرات شيميايي نيز مي تواند براي زيستمندان درونش آسيب زا باشد. نخستين اثر آلودگي كم شدن ميدان ديد مي باشد.

آلودگي هوا با آسيب بر برگ هاي گياهان و كاهش يا توقف رشد آنها، جداي از آسيب به چرخه غذايي، به چرخه ترسيب هوا نيز آسيب رسانده سيكل كنترل بازخود افزايشي را مي سازد. سموم انتشار يافته مستقيما مي تواند زيستمندان را بيمار و يا دچار مرگ كند.

شدت بيماري ها يا مرگ و مير، بسته به نوع آلودگي، در آلودگي و زمان مواجهه متفاوت مي باشد. بيشترين مشكل آلودگي هوا براي آدميان در شهر ها و پس از آن در مناطق صنعتي گزارش شده است. گزارش هايي از مرگ و بيماري حاصل از آلودگی هوا در كنار مرداب ها، آتشفشان ها و برخي حوادث طبيعي نيز بوده است.

برخي از آلاينده ها اثر همبيشي دارند. براي نمونه ريزگردهاي معلق در هوا مي توانند برخي از سموم مانند سولفات ها و نيترات ها را در خود جذب و جداي از حساسيت خود ريزگرد بيماري هاي افزوده اي را ايجاد كنند.

آلاينده هاي هوا با انباشت و رسوب در آب و خاك تباهي و فروافت اين منابع را باعث مي گردند. آلودگي هاي وارد شده از هوا به منابع ديگر در چرخه غذايي باز توليد بيماري مي كنند.

برخي از منابع آلودگي هوا را مي توان در جدول 3 بررسي نمود.

رديف

آلاينده هوا

%طبيعي

%انساني

منابع انتشار انساني

1

ذرات معلق

89%

11%

صنعتي-ساختماني-حمل

2

اكسيدهاي گوگرد (SOX)

50%

50%

انرژي-صنعتي-حمل

3

مونواكسيدكربن(CO)

91%

9%

حمل-كشاورزي

4

اكسيدهاي ازت (NOX)

0

100%

حمل-انرژي-صنعت

5

اوزن O3 در هوا سپهر

0

100%

آلاينده ثانويه حاصل از آلاينده هاي ديگر

6

هيدرو كربن ها

84%

16%

حمل-صنعت-كشاورزي

جدول شماره 3

ظرفيت آلودگي هوا در هر منطقه متفاوت مي باشد. يك آلوده ساز يكسان در هر منطقه مي تواند پيامدهاي گوناگوني داشته باشد.

ظرفيت آلودگي هوا در هرمنطقه به 4 عامل بستگي دارد:

1- ميزان انتشار آلاينده بر حسب واحد سطح

2- موقعيت زيربادي آن منطقه و آلودگي هاي بالادستي كه با توده ي هوا مي آيد

3- سرعت متوسط باد

4- ارتفاعي از لايه ي هواسپهر كه يك آلاينده در آن پخش مي شود.

در آلودگي هواي شهري دو عامل سرعت باد و ارتفاع اختلاط در كاهش آلودگي بسيار اثر گذار مي باشند. اگر ميزان انتشار را در گستره اي از شهري ثابت در نظر بگيريم و در جهت باد پيش رويم بر ميزان آلودگي افزوده مي شود. چنين روندي را كه يك ستون هواي آلوده مي سازد، وارونگي هوا مي نامند. به ويژه اگر اين ستون در فراز و نشيب سازندهاي زمين ساخت و در برخورد با لايه هاي گرم و سرد هوا جهت رو به پايين هم بگيرد، بسيار موقعيت خطرناكي را مي سازد. اين روند در مناطق صنعتي به دليل ثابت نبودن ميزان آلودگي كمتر ديده مي شود. يكي از آلودگي هاي هوا مه دود مي باشد. اگر در ديد افق آلودگي به شكل مه ديده شود به آن مه دود مي گويند كه با رطوبت هوا همبيشي كرده است. اگر رنگ مه دود قهوه اي باشد بيشتر از منابع اكسيد ازت مي باشد و اگر خاكستري باشد مي تواند بيشتر از منابع اكسيد گوگردي باشد. مه دودها با درجه ي دماي هوا در ساعات مختلف شبانه روز در ارتفاعات  مختلف ديده مي شوند و بسته به تركيب و شرايط جوي تا به سطح زمين مي آيند.

يكي ديگر از پيامدهاي آلودگي هوا، بارش باران هاي اسيدي است. باران های اسیدی بر بافت خاك، تركيب شيميايي آبهاي سطحي و عملكرد ارگانيزم ها به ويژه در چرخه غذايي تاثير گذار است. از ديگر پيامدهاي باران هاي اسيدي براي آدميان، تخريب سازه ها و زنگ زدگي فلزي مي باشد. آلودگي هوا را با شاخص هايي مي سننجند كه PSI مهمترين اين شاخص ها مي باشد.

چگونگي سنجش آلودگي هوا با اين شاخص را در جدول شماره 4 ببينيد.

 

رديفمقدار شاخصسطح كيفيت هواهشدارهاي احتياطيتاثير بهداشتيسطح آلاينده=ميكرو گرم در متر مكعبآثار كلي بهداشتي
TSP 24ساعتSO2 24ساعتCO 8ساعتO3 1ساعتNO2 1ساعت
1500صدمه عمدههمه بايد در خانه بمانندبحراني100026205750012003750مرگ زودرس و بيماري هاي سخت
2400وضعيت اضطراريكهن سال و بيمار در خانه بمانند

خطرناك

بيش از 300

87521004600010003000بيماري سخت و كاهش مقاومت
3300اعلام خطركهنسال و بيمار قلبي و ريوي در خانه بمانند

بسيار ناسالم

200 تا 300

6521600340008002260بروز عوارض و كاهش مقاومت
4200هشداربيماران قلبي و تنفسي در خانه بمانند

ناسالم

100 تا 200

375800170004001130حساسيت و تحريك
5100NAAQSb

متوسط

50 تا 100

26036510000240 
65050% NAAQSb

خوب

زير 50

750805000120 

جدول شماره 4

منابع آلودگي هوا از ديد تحرك بر دو گونه هستند:

1- منابع متحرك كه از يك وسيله متحرك مانند قطار يا هواپيما منشا مي گيرند.

2-منابع ثابت كه در يك منطقه نصب شده اند.

منابع ثابت خود به سه گروه بخش بندي مي شوند:

1- نقطه كانون ها، منبع ثابتي هستند كه آلاينده، از يك نقطه يا چند نقطه قابل مهار انتشار مي يابد. بيشتر آلاينده هاي صنعتي مانند نيروگاه از این گونه مي باشند.

2- كانون فرار، كه در آن آلاينده را از يك موضع باز در معرض باد قرار مي دهند. مانند جاده خاكي يا مزارع.

3- ناحيه كانون، محل هاي ثابتي كه آلاينده ها از چندين كانون منتشر مي شوند. مانند گستره يك شهر يا گستره شهرك صنعتي.     

مواد و روش ها:

   آلودگي هوا و تخريب محيط زيست در قرنهاي نزديك، به يكباره رخ نداده است. ولي شتاب آن رو به افزايش بوده است . براي حل اين مشكل همانگونه كه گام به گام به آلودگي آن اقدام كرديم، بايد گام به گام نيز به پاكسازي آن بپردازيم. اين بدان معناست كه با يك ابر پروژه يا فن آوري پيش رفته نمي توان به يك باره مشكل آلودگي هوا را حل نمود.

براي آلودگي هوا بايد از هر سازمان ، ارگان، دولت و يا جامعه اي جبهه اي ساخت شامل: 1- جبهه ي تثبيت آب و هوا 2-جبهه ي تثبيت جمعيت 3- جبهه ي ريشه كن كردن فقر 4- جبهه ي احياي نظامهاي طبيعي كره زمين.

چنين برنامه اي يعني اينكه هركس به قدر توانايي خود و منابع در دسترسش، در ياري اين 4 جبهه تلاش كند. براي چنين روندي نياز به 3 استراتژي يا رويكرد داريم:

 1- متوقف كردن روند افزايش غلظت گاز كربنيك در جو: بهترين روش ارايه شده سهميه بندي كربن مي باشد. در اين روش بنا به محاسبه ي تاب آوري هر منطقه و ظرفيت برد پذيرش كربن در هواسپهر آن منطقه، ميزان كل كربن توليدي در آن منطقه، براي رهاسازي کربن در هواسپهر محاسبه و در بين توليد كنندگان آن منطقه سهميه بندي مي گردد تا مجموع توليد كربن، از اين سقف بالاتر نرود. در كنار چنين سهميه بندي يك بازار بورس خريد و فروش كربن راه اندازي مي گردد، تا كساني كه توان توسعه دارند با خريد سهام بخش هايي، كه نمي توانند به اندازه سهميه خود توسعه ايجاد كنند با رعايت عدالت، سقف توليد كربن را حفظ نمايند. پيش از آن كه اين سهميه بندي و بازار بورس راه اندازي شود، نياز است هر سازماني بتواند ردپاي كربن خود را اندازه گيري كند. اندازه گیری رد پای کربن نيز ميسر نمي شود، مگر سازمان ها در درون خود ارزياب داشته باشند، يا اين ارزيابي ها را برون سپاري نمايند.

2معكوس كردن روند كاهش امنيت غذايي جهان:  از آنجايي از غلات مي توان سوخت و بايومس تهيه كرد، كشورهاي توانمند و داراي فن آوري را به اين سوي مي برد كه از غلات سوخت تهيه شود . اين گونه سوخت ها در زمان احتراق همان پيامدي را دارند كه سوخت هاي فسيلي داشتند. از سوي ديگر در زمان كشت و فرآوري نيز آلودگي هاي خود را همراه دارند كه سوخت هاي فسيلي نداشتند. افزايش مصرف غلات براي سوخت با افزايش قيمت آن همراه خواهد شد و اين اقلام كه عمده خوراك آدميان در كشورهاي فقير است، از دسترس خارج مي گردد و به گسترش فقر و بي اقتداري دامن مي زند. از آنجايي كه هوا سپهر يك توده گسترده بر روي كره زمين است و هر آلودگي در هر منطقه، در نهايت دامن همه ی جهان را خواهد گرفت گسترش گرسنگي به گسترش  بي اقتداري در كنترل آلودگي ها خواهد افزود. اين باز یك كنترل بازخورد افزايشي خواهد بود. بنابر اين نياز است امنيت غذايي براي جلو گيري از آلودگي هوا انجام گردد. لذا هر سازماني در حد دامنه خود مي تواند در مسئوليت اجتماعي خود از برنامه هاي امنيت غذايي پيروي كند.    

امنیت غذایی

3كوتاه كرده فهرست دولت هاي بي اقتدار:  از همان هنگامي كه آتش كشف گرديد، هواسپهر نخستين چاهي بود كه انسان ها پسماندهاي گازي خود را به آن سپردند. بدون اينكه نگران آلودگي پيرامون خانه و كاشانه خود باشند. با گسترش شهر نشيني و انبوه آلاينده ها بود، كه تازه اهميت آلودگي هوا كشف گرديد. نخستين قوانين آلودگي هوا در شهر لندن وضع شد. ولي از آنجايي كه در نهايت، هواسپهر يك لايه پيوسته به دور زمين مي باشد هيچ كشوري و منطقه اي نمي تواند از پيامدهاي آلودگي هوا در امان بماند. بنا براين، اقدام در جلو گيري از آلودگي هوا يك اقدام جهاني است، كه در آن منطقه اي عمل مي كنند، ولي جهاني مي انديشند. بزرگترين موانع اين اقدام جهاني دولت ها و سازمان هاي بي اقتدار هستند. آنان نمي توانند فعاليت هاي دورن سازمان و يا كشور خويش را كنترل و مديريت كنند . لذا برنامه هايي مانند اعطاي وام، هم افزايي، كمك هاي بلا عوض، صدور فن آوري و …. در جلو گيري از گسترش بي اقتداري مي تواند كمك فزاينده اي به كاهش آلودگي هوا بكند. يك نمونه آن طرح فروش تكنولوژي در سهميه بندي كربن است .

در اين طرح كه به 6 سيگما بخش بندي شده است كشورهايي كه آخرين تكنولوژي را در اختيار دارند و همه دانش روز را در كاهش توليد كربن بكار بسته اند داراي عدد بالايي از سيگما (نزدیک 6) مي باشند اين كشورها توان توسعه بيشتر را نيز دارند ولي سهميه بندي به آنها اجازه توسعه نمي دهد. در مقابل كشورهايي در جهان سوم يا در حال توسعه هستند، كه توان فن آوري و دانش كاهش توليد كربن را ندارند. سازمان هاي درون كشور هاي فقير مي توانند با هم افزايي سازمان هاي پيشرفته در كشورهاي توسعه يافته، تكنولوژي و دانش وارد كنند. فن آوري بكار رفته در فعاليت هاي سازمان هاي فقير، ميزان توليد كربن را كاهش می دهد، و در عوض اين كاهش تولید کربن، كمپاني هاي توسعه يافته مي توانند به توسعه خود بپردازند. در مجموع آنچه مهم است عدم افزايش توليد كربن مي باشد. 

یک اشتباه رایج این است که، همواره سازمان ها برای كنترل آلودگي هوا در نخستین گام، به روش هاي مهندسي و فن آوري و تكنولوژيك روي مي آورند. اين درست كاري است كه بايد در آخرين گام بردارند. زيرا اين گونه روش هاي مهندسي، بيشتر بر پايه پالايش و تصفيه مي باشد.  جايگاه اين مهندسي ها در انتهاي فرآيند، جايي كه پسماندهاي گازي و بخارات دفع مي شوند استوار است. بنابراين تكنولوژي هاي گران قيمتي به سازمانها تحميل مي گردد كه سرمايه گذاري كلاني را نيز به همراه دارد. پس از نصب نيز همچنان هزينه هاي مواد، انرژي، تعميرنگهداري و اپراتوري آنها باقي است. لذا روش هاي مهندسي، هزينه توليد محصول و خدمات را افزايش خواهد داد. روش درست براي هر سازماني از فرمول  T.T.S.T (TEACHING . TEACHING . SISTEM . TECHNOLOGY ) مي باشد. يعني تا مباني كار را در سطوح سازمان آموزش نداده ايد كاري انجام ندهيد. پس از آن بايد سيستمي براي مديريت كار جاري سازي كنيد . و در آخرين گام از تكنولوژي و روش هاي مهندسي استفاده كنيد.

براي پيشبرد اين اهداف 4 فعاليت در 2 رویکرد پيشنهاد مي گردد: در رویکرد کلان با برنامه ریزی و طرح، 1- جايگزيني انرژي پاك ( مانند نيروگاه بادي به جاي ذغال سنگي).3- شهر ها براي مردم طراحي شوند نه براي خودرو.4- كارها نه بر اساس فعاليت كسب و كار گذشته كه بر اساس نياز آينده انجام گيرد. در رویکرد خرد با هوش سبز، 1-شناسایی نوع و جایگاه منابع مصرفی 2-اندازه گیری و بهینه کردن میزان مصرف 3-جایگزینی منابع تجدید پذیر. 4-باز مصرف،بازیافت و بازیابی منابع هدر رفته.

در پایان انجام همه ی این گامها برای کاهش آلودگی به روش های تکنولوژیک روی آورده می شود. تکنولوژی تصفیه گاز های خروجی بر حسب نوع آلاینده و شرایط فیزیکوشیمیایی گاز خروجی و شرایط جوی منطقه بسیار متفاوت می باشد. فیلترها نخستین و گسترده ترین فن آوری می باشند. انواع فیلترهای نساجی با بافت یا بدون بافت بصورت کیسه ای یا توده ای در فیلتراسیون بکار برده می شود. جذب سطحی در ستون های جذبی مانند کربن اکتیو یا بسترهای متخلخل یکی دیگر از این روش ها می باشد. جذب یونی در میدان های الکتریکی و یا مقناطیسی نیز از روش های دیگر می باشد. برخی از تکنولوژی ها با دانش شیمی مانند رآکتورها پایه گذاری شده اند. به تازگی روش های الولوژیک مانند محلول های حاوی جلبک نیز پیشنهاد شده است. بیشتر روش های بکار برده شده ی تکنولوژیک، برای کانون های متحرک و کانون های ثابت نقط کانون، قابل اجرا می باشد. ولی برای کانون های ثابت فرار و کانون های ثابت ناحیه کانون بسیار سخت و گاه نشدنی می باشد.

نتيجه گيري:

 بدون ارزیابی رد پای کربن که یکی از زیرگروه های ارزیابی چرخه حیات است، نمی توان هیچ گونه گامی برای کاهش آلودگی هوا برداشت. شرکت آوین سلامت اسپادان (آویسا) تنها نمایندگی رسمی انجمن مدیریت سبز ایران با بهره گیری از دانش مدیریت، سبز و با  27 الگوی مدیریتی می تواند سازمان های درخواست کننده را، برای توان افزایی در کاهش آلودگی هوا یاری رساند.ارزیابی هر سازمان نخستین شاخصه ای است که می تواند بگوید، ایستگاهی که سازمان در آن است چیست؟ و چه فاصله ای از ایستگاه الزامات و استانداردها دارد. در برنامه ریزی های کلان نیز بدون گزارش وضعیت محیط زیستی منطقه نمی توان برای کاهش آلودگی برنامه ریزی نمود. گزارش های زیست محیطی هر منطقه را نیز، از گردآوری ارزیابی سازمان ها و سیستم های کوچک در همان منطقه بدست می آورند. بنابر این سازمان هایی که زودتر از الزام شدن، شاخص های خود را سنجیده و ارزیابی کنند، در آینده گوی رقابت را از همکاران خود خواهند ربود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *